رادیو زمانه > خارج از سیاست > مسایل ایران > «دولت ایران، به آزادی مطبوعات پایبند باشد» | ||
«دولت ایران، به آزادی مطبوعات پایبند باشد»حسین علوی
در روز جهانی آزادی مطبوعات با ماشاءالله شمس الواعظین، سردبیر چند نشریهی توقیف شدهی دوران اصلاحات و عضو انجمن صنفی روزنامهنگاران گفت و گو کردم. ماشاءالله شمسالواعظین در گفت وگو با رادیو زمانه، ابتدا به نقش مخاطب در فضای مطبوعاتی کشور اشاره میکند و دربارهی آسیبی که به مخاطبان رسانه از ناحیهی فشارها و محدودیتها و نبودی آزادی مطبوعات در ایران وارد میشود. او در این باره میگوید:
شکافی که در ارتباط با رسانههای گروهی و مخاطبان ایجاد شده، به سود رویگردانی افکار عمومی از رسانههای بومی تمام شده است و تقریباً رسانههای فراسوی مرزها بودند که توانستند بخشی از مخاطبان معلق و سردرگم در جامعهی ایران را به خودشان جذب کنند. آن چیزی که قربانی شده، حقیقت است. حقوق مردم در زمینهی اطلاعات و آگاهیهاست و آن چیزی که قربانی شده در این میان، حقوق رسانههای مستقل و دموکراتیک است که در اثر دخالتها و تجاوزها و رویاروییهای حکومت و دولت و نهاد های حکومتی،میتواند به اصالت خودشان و وظایف حرفهای خودشان جامهی عمل بپوشانند. این اتفاقی است که طی چند سال اخیر در ایران افتاده و من امیدوارم که در روز جهانی آزادی مطبوعات، دولت ایران پایبندی خودش را نسبت به کنوانسیون های مربوط به حقوق بشر و آزادی مطبوعات حق انتشار آزاد مطبوعات، حق برخورداری از امنیت شغلی برای روزنامهنگاران و اصحاب رسانه و حق برخورداری از دادرسی عادلانه به هنگام طرح دعاوی حقوقی علیه روزنامهنگاران در محاکم دادگستری، نشان دهد این سه حق اخیراً در ایران مورد تعرض قرار گرفته است. البته اخیراً که می گوییم حدود یک دهه است که به شکل آشکار و حادی درآمده و روزنامهنگاران وضعیت بحران زدهای پیدا کرده اند یا تن به تغییر شغل دادهاند یا تن به مهاجرت به خارج از کشور دادهاند یا ناچار به پذیرش خودسانسوری و پذیرش فشار و محدودیت از سوی نهادهای حکومتی شدهاند. من ضمن تبریک سالگرد روز آزادی جهانی مطبوعات به همهی همکارانم، از آنها میخواهم که پایداری خودشان را در ارتباط با میثاق حرفهای خودشان ادامه بدهند و از حکومت و دولت خودمان میخواهم که به تعهدات ملی خودش مصرح در قانون اساسی و تعهدات بینالمللی مصرح در کنوانسیونهای بینالمللی مربوط به حقوق بشر و آزادی مطبوعات پایبند باشد و بیش از این خود را در معرض قضاوتهای منفی افکار عمومی ملی و افکار عمومی بینالمللی قرار ندهد. آقای شمسالواعظین، در نبود احزاب سیاسی، مطبوعات مستقل، اجباراً تا حدودی نقش احزاب را بر عهده دارند. ما در دوران اصلاحات و نشریاتی که به هر حال متناوباً منتشر میشدند و توقیف میشدند، این را دیدیم. اکنون با فشاری که بر همین مطبوعات مستقل هم اعمال شده، در مجموع نیازهای سیاسی جامعه را از نظر تشکل و از نظر مطبوعات چگونه میشود ارزیابی کرد؟ یعنی این نیازهای سیاسی چه سمت و سویی پیدا کردهاند؟ میشود این گونه این مساله را مطرح کرد که با فقدان احزاب سیاسی، مطبوعات مستقل و آزاد بازگوکنندهی گرایشهای فکری کشور میشود و با تهدید مطبوعات آزاد و مستقل، گرایشهای سیاسی در معرض تهدید قرار میگیرند. حال جمعبندی و نتیجه و پیامد چنین حرکتی به گمان من افزایش حرکت های زیر زمینی، ناامیدی مطلق افکار عمومی نسبت به عملکردهای حکومت، کاهش جاذبههای ارزشی برای انضمام مردم در عرصهی سیاسی است. چنان که میدانید اخیراً هیچ کسی علاقهی پیوستن و عضویت در احزاب و حتی ابراز هواداری و سمپاتی نسبت به احزاب از خود نشان نمیدهد. این نشان میدهد که شاخصهای مربوط به امور سیاسی کشور، بسیار پایین آمده است. حالا راه هموار میشود برای ورود عناصر بیریشه و متملق و سپاسگو و این میتواند بدنهی سیاسی کشور را در برابر هرگونه تعرض داخلی و خارجی آسیبپذیر کند. این پیامدهای چنین واقعیتهایی است که هم اکنون نشانههای شکلگیری آن در عرصهی سیاسی دیده میشود. روشن است که شاخصهایی وجود دارد که نشان بدهند که جامعه دمکراتیک است. اولین نشانه وجود مطبوعات مستقل و دموکراتیک و آزاد است. یعنی در هر جامعه ای که شما وارد میشوی،د اگر مطبوعات جامعه آزاد و مستقل باشند، نشان میدهد که آن جامعه، جامعهی دموکراتیک است. اگر در آن جامعه، مطبوعات آزادی وجود نداشته باشد، از پیش میتوانید قضاوت کنید که این جامعه بیمار و نگرانکننده و آلودهای است و مافیای قدرت، به جای احزاب سیاسی عمل میکنند و قدرت را در دست میگیرند. آن چه ما هم اکنون در بدنهی فعل و انفعالات سیاسی میبینیم، اینها احزاب و گرایشهای سیاسی نیستند. اینها شبهمافیاها و شبه تجمعها و شبه گروههای و هیاتها هستند که منافع و نقطهی تلاقی گرایشها محسوب میشود و آنها را حول این منافع گرد هم میآورد. بنابراین نه آرمانی در کار است و نه اصالتی در برابر ملت و جامعهی خودشان دارند. این، نگران کننده است و بیش از هر چیزی حکومتها و دولتها را آسیبپذیر میکند. چون چنان که ضربالمثل معروف میگوید ملتها میزبانان تاریخاند و دولتها و حکومتها، میهمانان تاریخاند. دولت ها میآیند و میروند، ولی روح ملتها همواره پایدار و جاودان میماند و به تماشاگری گرایشهای گوناگون دولتها و حکومتهای در حال گردش آنها میپردازد و در نهایت این قضاوت ملتها است که مورد پذیرش تاریخ قرار میگیرد. |
نظرهای خوانندگان
خوب
-- بدون نام ، May 6, 2008 در ساعت 12:56 PM