تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با آزاده کیان، پژوهشگر و استاد دانشگاه:

«آینده ایران، دست زنان است»

ایرج ادیب‌زاده
[email protected]

در جلسه‌ی انجمن توسعه و تجدد در پاریس، خانم آزاده کیان، پژوهشگر و استاد دانشگاه از واقعی نبودن تصویر زنان ایران در رسانه‌های غربی سخن گفت که البته با اعتراض‌هایی از سوی حاضرین در جلسه، روبرو شد. در پایان این جلسه خانم آزاده کیان در گفت و گو با زمانه از نقش پررنگ زنان ایران در آینده‌ی ایران گفت.

Download it Here!

ببینید در طی سی سال اخیر، وقتی که به رسانه‌های جمعی در کشورهای غربی نگاه می‌کنید، زنان ایرانی را اولاً به عنوان یک زن نشان می‌دهند. در ابتدا این زن، زنی بوده است که سر تا پا سیاه می‌پوشیده، محجبه بوده و پس از انتخاب آقای خاتمی و نقشی که زنان در این انتخابات ایفا کردند، شما می‌بینید که به ناگهان این چهره عوض می‌شود و الان آن چیزی که در رسانه‌ها شما می‌بینید، خانم‌های جوانی هستند که حجاب را رعایت نمی‌کنند یا آرایش‌های سنگین دارند.

به هر حال آنچه که من گفتم این است که نه آن چهره‌ی اول واقعیت ایران است و نه چهره‌ی فعلی و در هر دو مورد اینها، زنان را به عنوان قربانیانی نشان می‌دهند که باید رفت و اینها را نجات داد.

در واقع اینان، زنان را هیچ‌وقت به عنوان فعال اجتماعی‌ در نظر نمی‌گیرند. چهره‌ای که از زنان ایرانی در رسانه‌های غربی زیاد می‌بینیم، به نظر من چهره‌ی غلطی است.

زنان ایران هم به لحاظ اجتماعی، هم به لحاظ فرهنگی، خانوادگی، طبقاتی، مذهبی تنوع بسیاری دارند و تمام اینها باعث می‌شود که جامعه‌ی ما، جامعه‌ی بسیار متنوعی باشد. اما شما این تنوع را به هیچوجه در رسانه‌های گروهی نمی‌بینید.

عرض کردم که اینها زن را نه به عنوان فعال اجتماعی و نه به عنوان مبارز، بلکه به عنوان یک اسیر و قربانی می‌خواهند نشان بدهند و بگویند که ما باید برویم و این زنان اسیر و قربانی را نجات دهیم.

ضمن سخنرانی‌تان گفتید که بارها به ایران و به مناطق خیلی محروم مانند بلوچستان رفتید و با زنان آنجا صحبت کردید. در این سال‌ها بر اساس تحقیقات شما، چه تغییراتی در جامعه‌ی زنان ایران به وجود آمده است؟

تغییرات بسیار مهم جمعیت‌شناسی رخ داده است. یعنی اولاً سن ازدواج دختران نسبت به قبل از انقلاب بسیار بالا رفته، تعداد فرزند زنان تغییر کرده است. قبلاً به طور متوسط هر زن ایرانی هفت فرزند داشت، امروز کمتر از دو فرزند دارند.

تعداد دختران دانشجو در دانشگاه بسیار بسیار افزایش پیدا کرده، اکثریت دانشجویان ما زن هستند و خیلی از این دانشجوها هم در رشته‌های فنی تحصیل می‌کنند. حتی با فرانسه که مقایسه می‌کنید (چون در فرانسه هم اکثر دانشجویان دختر هستند) اما در فرانسه، بیشتر دختران در رشته‌های علوم اجتماعی و انسانی تحصیل می‌نند.


آزاده کیان، پژوهشگر و استاد دانشگاه

اما در ایران دختران ما الان در رشته‌های فنی هم خیلی تحصیل می‌کنند و به همین دلیل هم دولت یک سهمیه‌ی جنسیتی سی درصدی هم برای آقایان گذاشته، به‌خاطر اینکه نگران شده‌اند، نکند تعداد زنان تحصیل‌کرده از تعداد مردان تحصیل‌کرده افزایش پیدا کند. چرا که تحصیل زیاد زنان به معنی این است که قدرت مرد در خانواده، زیر سوال می‌رود و در نتیجه این اتفاقی هست که به نظر من در جامعه‌ی ایران دارد می‌افتد.

آنچه من در تمام مناطق ایران دیدم، حتی در مناطق محروم و جاهایی که خانم‌ها بی‌سواد هستند، تاثیرپذیری اینها از جنبش زنان در کل ایران است و این خواست آنان است که اگر خودشان هم نتوانستند تحصیل کنند، حتماً دخترانشان تحصیل کنند و اگر خودشان زود شوهر کردند، دیگر حاضر نیستند دخترانشان را در سنین پایین شوهر بدهند و دلشان می‌خواهد که دختر، خودش شوهرش را انتخاب کند.

یعنی تغییرات عمیق اجتماعی در سطح مملکت‌مان می‌بینیم. در عین حال به خاطر دلایل اقتصادی هم خیلی از خانم‌ها مجبور به کار هستند و کار درآمدزا می‌تواند تاثیر مثبتی را در راه فعال‌تر شدن این خانم‌ها در اجتماع داشته باشد.

بر اساس یک گزارش تحقیقی نوشته بودند که در هر ماه، دست کم سی زن، به دلایل مختلف، یا خودسوزی می‌کنند، یا به نوعی خودشان را از بین می‌برند.

دقیقاً، این در راستای همان حرف‌هایی‌ست که بنده زدم. به این معنی که زنی که الان این آگاهی را دارد که نباید به او ظلم شود و نباید او این ظلم را تحمل کند؛ اما وقتی به او ظلم می‌شود، متاسفانه در ایران دادخواهی‌‌ای ندارد. این زن به کجا می‌تواند برود؟

وقتی که از شوهرش کتک می‌خورد، وقتی که انواع و اقسام مسایل بر او از طرف اعضای خانواده‌اش یا دیگران اعمال می‌شود،‌ عملاً این زن دادخواهی‌ای نمی‌تواند داشته باشد و در بسیاری از این موارد این خانم‌ها در واقع هیچ چاره‌ و راه دیگری برای خودشان نمی‌بینند جز اینکه خودشان را از بین ببرند، و این خودش نشان می‌دهد که زنان ما بیش از پیش به این آگاهی رسیده‌اند که این ظلم‌ها نباید بر آن‌ها روا شود.

ولی از طرف دیگر ما می‌بینیم که مرجعی در ایران به لحاظ قانونی ندارند و این خودش باعث می‌شود که این خشونتی را که بر آنها روا می‌شود در واقع خودشان بر خودشان روا بدارند.

نظرتان راجع به جنبش زنان در ایران در مرحله‌ی کنونی چیست؟

جنبش زنان ایران در شرایط فعلی، به نظر من جنبش زنان طبقه‌ی شهری یا طبقات متوسط شهری است، در نتیجه هنوز به اقشار پایین‌تر و یا روستایی این جنبش نرسیده است.

اما آنچه مهم است (و فکر می‌کنم این نکته در مورد ایران کاملاً صدق می‌کند)‌ همکاری زنان «مذهبی» و خانم‌هایی است که می‌شود به آنها گفت «غیرمذهبی». این‌ها با همدیگر در راه احقاق حقوق زنان همکاری می‌کنند و با همدیگر همبستگی‌های جنسیتی دارند. این اتفاق بسیار مهمی‌ است.

فعلاً در بین طبقات متوسط شهری این پدیده‌ی جنبش زنان وجود دارد. اما خواست‌های زنان بسیار فراتر از طبقات متوسط شهری رفته است. یعنی همانطور که گفتم،‌ شما الان زنان روستایی بی‌سواد را می‌بینید که با مردان خواست برابری دارند و خواست این را دارند که دخترانشان بتوانند به طور برابر تحصیل کنند، اشتغال داشته باشند و حتی به مناصب دولتی برسند و در نتیجه شما می‌بینید که خواست برابری در اقشار مختلف زنان وجود دارد، اما تمام این زنان که عضو جنبش زنان نیستند.

خانم کیان، آخرین پرسشم این است که نگاهتان به جامعه‌ی ایران و به خصوص زنان ایران چیست؟

من فکر می‌کنم که زنان ایران تحولات بسیاری را در سالهای اخیر داشتند. به خصوص تحولات بسیار عمیقی در خانم‌هایی که به خانواده‌های مذهبی و سنتی تعلق داشتند و افرادی که به طبقات فرودست جامعه تعلق داشتند، به‌ وجود آمده است.

شما الان می‌بینید که خانواده‌ی پدرسالار در ایران خیلی کم داریم. الان نقش زنان بیش از پیش مهم‌تر می‌شود،‌ و در نتیجه من فکر می‌کنم که برای آینده‌ی ایران، این زنان هستند که به عنوان مادر، به عنوان فعال اجتماعی، به عنوان زن مي‌توانند نقش بسیار بسیار مهمی را ایفا کنند.

از طرف دیگر من فکر می‌کنم که خواست بسیاری از زنان و جنبش زنان در ارتباط بسیار مستقیم با نوعی پلورالیزم سیاسی هم قرار دارد.

من آینده‌ی ایران را به خاطر نقش مهمی که زنان می‌توانند در آن ایفا کنند روشن می‌بینم.

نظرهای خوانندگان

Kian hamchon Adelkhah az pajooheshgaran khoob irani dar ghar ast ke morattab be iran rafte va onja tahghigh mikonad.bar ax kheylihaye digar ke si sal ast pas be iran nagozashteand!!vali morattab dar resanehaye gharb shoar midahand.jameeye iran motahavvel shode ast.zanan niz.be in khater tablighat dar resanehaye gharbi bar mabnaye didi clichyi ast va ba vagheiyat tamas nadarad.dar espania tedade zanani ke khodsoozi mikonand az iran bishtar ast;dar Faranse zanan kotak khorde az iran bishtar ast.ba khode faalan zan ast ke sakhtarhayi ra baraye komak be zanane satamdide ijad konad;az dolat nabayad entezar mojeze dasht.

-- Doctor Niknam ، Apr 9, 2008 در ساعت 12:58 PM

خانم کیان با توجه به این که جامعه شناسی خوانده و در این حوزه فعالیت می کند باید احتمالا بداند که قرار نیست همه زنان در جنبش زنان عضو شوند. همین که خواسته های زنان به اقشار پایین جامعه رفته یعنی این که جنبش زنان گسترش پیدا کرده و در هیچ جای دنیا اینطور نیست که همه زنان عضو جنبش شوند بلکه جنبش های اجتماعی دارای چندین بخش هستند که وقتی خواسته زنان گسترش پیدا می کند در مقاطعی این خواسته گسترش یافته که توسط جنبش زنان گسترده شده عمل می کند و باعث تغییرات می شود. پیگیری جنبش های زنان در تمام دنیا همین را نشان می دهد نمی دانم این بدیهیات را چه کسانی باید بدانند وقتی یک جامعه شناس نمی داند و اصلا این بحث را مطرح می کند که مثلا زنان روستایی عضو جنبش زنان نیستند. اساسا این بحث اشتباه است و اساسا جنبش های اجتماعی جنبش های شهری هستند.

-- بدون نام ، Apr 9, 2008 در ساعت 12:58 PM

انصافا بعضی از حرفاش منطقیه !

-- محمد آل حبیب ، Apr 10, 2008 در ساعت 12:58 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)